موضوع کتاب مربوط به دوران بیست و چهار سالهای از قرن هفتم و مصادف با دوران پرآشوب مغول و حکومت مهدعلیا آبش خاتون است، و با اینکه زمینهی اثر، تاریخی است، مؤلف آن را با روایت داستانی عاشقانه و گیرا، که سرشار از ماجراهای هیجانآفرین است همراه کرده است. قهرمان اصلی این رمان، شمس یا شمسالدین یکی از شاهزادگان خاندان اتابکان فارس است که دلدادگی شورانگیز او به دختر امیر مغول، التاجو بهادر، و مخالفتش با سلطهی مغول بر ایران باعث ایجاد صحنههای پرهیجان احساسی واجتماعی گردیده است.
خسروی در بیان کیفیت تصنیف این داستان میگوید: «این کتاب، تاریخ مجملی است از وقایع بیست و چهار سالهی فارس در زمان پادشاهی آبش خاتون، آخر اتابک از سلسهی سلغریان و هر مطلب تاریخی و جغرافی که در آن درج نموده، از هر کتاب که التقاط شده، یک حرف از نام آن کتاب را در آغاز آن مطلب، از بهر علامت مینگارد که هرگاه بخواهند، به آن کتاب رجوع فرمایند».