به گزارش روابط عمومی صوتی ها به نقل از جامعه ۲۴ - قدرت موسیقی تا آن حدی است که مولانا شاعر اسطورهای ایران از موسیقی به عنوان یکی از مواردی یاد کرده است که با آن میشود با خداوند ارتباط برقرار کرد و یا انرژیهایی را از خدا گرفت. وقتی هم که موسیقی بی کلام در هماهنگی خود یک شعر زیبا و صدایی خوش لحن را دید نفوذش را در روح آدمی تا بی نهایت زیاد کرد و تعریف نویی گرفت. امروز موسیقی در تمام زندگی بشر و برای هر طیفی وجود دارد دیگر عقیدهای را سراغ نداریم که به طور کل مخالف موسیقی باشد، چون هر تفکر موسیقی خاص خود را پیدا کرده است. گوش دادن به موسیقی، نواختن آن، خواندنش و… دارویی است که مصرف آن در تمام روزهای سال چه زمان بیماری، چه وقت سلامتی تجویز میشود.
موسیقی تلفیق صدا و سکوت است که به واسطه داشتن چنین فرمول سادهای میتوان موسیقی را هم در اختیار استادان بی همتای این هنر دید و هم در دست سادهترین آدم که با کوبیدن دو شئ به هم از خود ندایی بسازد. حال دیگر به خلاقیت هر نفر بستگی دارد که بتواند تا چه حد از ابزارهای مختلف آواهای شگفت انگیز بسازد. از این رو هرکس متناسب با حالت روحی خود موسیقی را به کار میگیرد یکی برای شاد شدن، یکی برای حزن انگیز شدن حالش، یکی برای آرام شدن، یکی برای هیجان انگیز شدن و ….
این میان هستند سبکهایی که با وجود داشتن طرفداران خاص خود این شک را به وجود میآورند که آیا گوش کردن به آنها درست است یا غلط؟ تبعات مثبت دارد یا نه؟ یکی از این سبکها آهنگهای غمگین یا حزن انگیز هستند که در این موسیقیها میزان سکوتها بیشتر میشود و حالت طرب انگیز آنها کم، آدمی را به درون خود میبرد و به او حالت گرفته، ناراحت و غم میدهد. البته امروزه آهنگ غمگین را با شعر و صدای خواننده آن میسازند و شنوندگان آنها را مییابند و دیگر موسیقی ملاک اصلی آهنگهای غمگین نیستند و آهنگهای غمگینی که موسیقیهای ریتمیک و گاهی هم شاد دارند هم داریم.
اما سوالی که از سوی طرفداران این نوع موسیقی و کسانی که مخالف آن هستند مطرح میشود این است که آهنگ غمگین آدم را افسرده میکند و گوش ندادن به آن بهتر است؟ باید بگوییم که این سوال جواب کوتاه بله یا خیر ندارد و آثار گوش کردن به این آهنگها به نحوه استفادهی هر شخص بستگی دارد. گاهی گوش دادن به این آهنگها بسیار به انسان کمک میکند که حالت روحی خوبی داشته باشد و گاهی نیز بر اثر استفاده طولانی اثرات زیان باری خواهد داشت. برای این که به این عزیزان پاسخی دقیق داده باشیم به گزارش جام جم و به نقل از فیزیولوژی تودی (فیزیولوژی روز) رجوع میکنیم.
وقتی غمگین هستیم ممکن است به دنبال شنیدن ترانهای شاد باشیم تا روحیهمان را بالا ببریم و وقتی شاد هستیم باز هم شنیدن موسیقیهای شاد میتواند شرایط روحی شاد و خوبمان را حفظ کند. پس چرا بیشتر مواقع با شنیدن ترانههای غمگین حال خوب روحیمان را به خطر میاندازیم؟! بالا بودن روحیه موجب صرف انرژی بیشتر میشود پس خیلی راحتتر است که در وضعیتی افسرده باقی بمانیم. در این حالت میتوانیم بدون حرکت اضافی انرژی مان را حفظ کنیم یا نسبت به خودمان دلسوزی کرده یا حتی نسبت به کسانی که دوستشان داریم، همدردی کنیم. در واقع به این طریق میتوانیم جراحتهای روحی مان را التیام بخشیم و قبل از این که دوباره وارد مبارزه و کشمکشهای رایج زندگی روزمره شویم، کمی احساس مان را خوب کنیم.
در واقع موسیقی غمگین، اندوهی را در ما
زنده میکند که کاربردهای متفاوتی دارد. تحقیقات نیز نشان داده که موسیقی
غمگین در تنظیم و متعادل سازی احساسات انسان نقش دارد. البته غوطه ور شدن
در موسیقی غمگین ممکن است فرد را بشدت دچار افسردگی کند و او نتواند از
زندگی آن گونه که باید بهره ببرد. این نوع موسیقی در حد متعادل میتواند او
را به همدردی با دیگران تشویق کند.
هنگام شنیدن ترانههای غمگین ما با
خواننده احساس همدردی میکنیم و متوجه میشویم که دیگران هم مانند ما
تجربههایی از نپذیرفتن، زیان، عشق یکطرفه و بدشانسی داشته اند. مقایسه
مشکلات ما با دیگران میتواند به ارزیابی واقعی شدت مشکل مورد نظر کمک کند و
ما را از خودسرزنشی، احساس شکست و ترحم نسبت به خود یا احساس گناه کردن و
بی ارزش بودن نجات دهد.
شنیدن ترانههای غمگین که با زندگی ما چندان
ارتباطی ندارد به ما اجازه میدهد به درستترین شکل ممکن غم هایمان را از
وجود خود بیرون کنیم و عواقب بدی برایمان نداشته باشد. در این گونه مواقع
معمولا میتوانیم در ذهن خود بدترین سناریوها را برای زندگی خود بسازیم و
اگرچه میدانیم مجبور نیستیم آن اوضاع بد را تجربه کنیم، اما میتوانیم
احساسات بد و مخرب خود را بیرون ریخته و از عوارضشان دور بمانیم. چنین
تمرینهای ذهنی میتواند نحوه تفکرمان را به حل مشکل و بررسی امکانهای
مختلف بهبود بخشیده و ارتقا دهد.
تخیلی که بر اثر آهنگهای بی کلام فعال
میشود ما را تشویق میکند نه تنها مشکلات خود را حل کنیم بلکه به دیگران
هم کمک کنیم. دلسوزی برای دیگران موجب میشود که آرام شویم و حتی دردهایمان
را التیام بخشیم. اندوه در حد متعادل و معقول به ما کمک میکند بدانیم در
زندگی چه چیزهایی ارزش واقعی دارند و برای روابط مان با دیگران ارزش قائل
شویم. تمام اندوهها بد نیستند
حالا میخواهیم بپردازیم به سبکی از
موسیقی که شاید انتظار نمیرفت آن چنان که در دنیا طرفداران زیادی دارد در
ایران طرفدارانش تعداد کمتری داشته باشند. موسیقی بی کلام همان سبک موسیقی
است که از طرف روانشناسان فراوان توصیه میشود که همهی آدمها با هر خلق و
روحیهای به آن گوش دهند. موسیقی بی کلام یا سازی، سبکی است که در آن آواز
یا کلام به کار نمیرود و تنها سازها هستند که نواخته میشوند. این نوع
از موسیقی به آن جهت بسیار توصیه میشود که فرد را به بهترین سطح از آرامشی
که تا کنون تجربه کرده است، میرساند و به او کمک میکند روان راحت تری
داشته باشد. فرقی هم نمیکند فرد عصبانی، هیجانی، استرسی، مضطرب یا هر حالت
روحی دیگری داشته باشد، حتی تداوم پرداختن به این سبک باعث تغییر در روحیه
فرد و شاید هم ارتقای آن شود.
دلایل و تاثیرات گوش دادن به موسیقی بی کلام
بهره وری: فرض کنیم شما در یک محیط شلوغ و
پر ازدحام شاغل هستید، نتیجه آن میشود که تمرکزتان را از دست میدهید و
بهره کاری شما کاهش پیدا میکند. اما میتوانید با یک هدفون به موسیقی بی
کلام گوش کنید و این موجب میشود تا تمرکز شما به کارتان بازگردد و مغز
هیاهوی محیط اطراف را نادیده بگیرد.
بسیاری از افراد در محیطهای کاری و
محیطهایی که نیاز به تمرکز دارند به جای موسیقی بی کلام به موسیقی آوازی و
با کلام گوش میکنند که این نوع موسیقی به واسطهی داشتن کلام خود باعث از
دست دادن تمرکز میشود. نکتهی دیگر آن است که موسیقی بی کلام موجب جهش
دادن به تفکرات و تصویرهای ذهنی میشود و راندمان کاری را به شدت افزایش
میدهد.
تاثیرات مثبت روانی: موسیقی بی کلام به
مغز شما این فرصت را میدهد تا در موضوعات مختلف لایههای پایینی خود پرسه
بزند. این موضوع باعث میشود بعد از مدتی بسیاری از افکار مزاحم را حذف
کنید و در نهایت به ذهنی ساکت و تحت کنترل دست پیدا کنید. دقیقا به همین
دلیل است که موسیقی بی کلام در فعالیتهایی مانند ورزش، مدیتیشن، یوگا،
ماساژ و … نقش پررنگی دارد.
موسیقی با کلام یک حس، موضوع و مفهوم را به
صورت مستقیم و کاملا مشخص به شما منتقل میکند و تقریبا مجال آن را به شما
نمیدهد تا چیزی غیر آن چیزی که کلام میخواهد را دریافت کنید. اجازهی
تصویر سازی به مغز نمیدهد و در نتیجه خلاقیت و آزادی مغز را از بین
میبرد. حال تصور کنید اگر کلام و شعر حاوی مفهوم مخربی باشد چه اتفاقی
میافتد؟ و باید بگویم متاسفانه بسیاری از موسیقیهای بی کلام امروز ایران
مفهومی بسیار غمگین دارند و با گذشت زمان تاثیر بسیار مخربی بر روی شما
خواهند گذاشت.
اما موسیقی بی کلام حس بزرگی که دارد این
است که شما آزاد هستید هر تصور و برداشتی که میخواهید از آن داشته باشید و
با خیال آسوده بر روی موضوعات مورد علاقه تان تمرکز کنید. یک مثل قدیمی
میگوید ((موسیقی با کلام به واسطهی شعر خدا را به شما نشان میدهد، اما
موسیقی بی کلام شما را به خدا نزدیک میکند!)).
موسیقی برای موسیقی:
وقتی کلامی وجود نداشته باشد فرصت این را پیدا میکنید از خود موسیقی لذت
ببرید. شما میتوانید به راحتی آکورد ها، ملودیها، ریتم و طراحی کلی یک
موسیقی را بشنوید و از معماری آن لذت ببرید، درست مثل لذت بردن از معماری
یک ساختمان باستانی!
این دلیل شاید یک دلیل بسیار قانع کننده باشد تا به
سمت موسیقی بی کلام بروید و لحظاتی هیجان انگیز و سحر آمیز را با آن تجربه
کنید. وقتی موسیقی در پس زمینهی کلام قرار میگیرد ذات موسیقی به حاشیه
میرود و صرفا تبدیل به ابزاری میشود برای رساندن کلام نه بیشتر!
موسیقی بی کلام و موسیقی دارای کلام هرکدام در جای خود زیباییهای خود را دارد، اما واقعیت این است که وقتی موسیقی با کلام گوش میدهیم خود ذات موسیقی در اولویتهای بعد از شعر و کلام قرار میگیرد و در نتیجه بسیاری از اوقات به درستی شنیده نمیشود یا شاید هدف سازنده هم این باشد که کمتر شنیده شود! بسیاری از شما شاید سالیان زیاد باشد که موسیقی بی کلام گوش نکرده باشید و صرفا به صورت پس زمینهی یک کلام گوش کرده باشید، حال سعی کنید گوش کردن به موسیقی بی کلام را امتحان کنید مطمئنا شگفت زده خواهید شد از تاثیرات و حسهای نابی که به شما منتقل میکند. گاهی نیاز است تا استراحت کلامی داشته باشیم و هیچ کلامی را در ذهن خود راه ندهیم، این زمان دقیقا همان زمانی است که مغز میتواند استراحت کند و خلاقیت داشته باشد و ارتقا یابد.
تاثیرات اخلاقی: موسیقی بی کلام میتواند احساسات شما را پیشرفت دهد و خلق و خوی شما را تنظیم کند. شما میتوانید موسیقی بی کلام را به عنوان یک منبع الهام بخش برای تصاویر ذهنیتان بکار ببرید و قدرت درک و دریافت خود را بسط دهید. موسیقی بی کلام به رشد احساسات شما کمک میکند و پیشرفت احساسات به این معنی است که شما با حالتهای درونی مختلفی مواجه میشوید که قبل از آن تجربه نکرده اید و کمک میکند تا احساسات درونیتان را تجسم کنید. اگر شما فردی عاشق پیشه هستید موسیقی بی کلام کمک میکند تا به عشقتان درون ذهنتان جان دهید آن را زندگی کنید و احساسات جدیدی را کشف کنید.